با این ریش میخوای بری تجریش؟وقتی به تجریش رسیدم اب میوه خوردم ساندیس بود قیمتش دیدم 2 برابر جایی هست که قبل می خوردم گفتم مامان چرا ایجا گرونه گفت اینجا تجریش هست همه هر کشی هر چیزی بخره لوکس و درجه یک هست گفتم اگر اینجوری بخوایم بریم که تا 200 متر بیشتر نمیتونیم بریم گفت خوب چیزی نخر گفتم باشه چون ما توی محل خودمان پولداریم اینجا فقیری بیش نیستیم الان یه وبلاگ دیدم مطلبش رو اینجا میزارم این مطالب از وبلاگ بادام زمینی است رفته بودم تهران خانه یکی از فامیلن دور اولین بار بود که به تجریش رفته بودم خانمی .. زنی یا خانومی در ان خانه بود که بدون روسری بود و با خیالی اسوده و فارغ از غم دنیا در حال نقاشی تابلو بر روی دیوار بود در جایی که من نشسته بودم یک میز بود که یک قابلمه شیشه ای کرسیتالی خیلی بزرگ بود و یک ملاقه زیبا و دیس هایی برای ریختن در ان مردی که بعدها فهمیدم شوهر ان خانوم زیبا هست موهایش رو مدل گوگوشی زده بود کوتاه و به نظر می اومد طلایی یا میش نه از ان نوع گاومیش ولی به رنگ زرد قناری بود قشنگ بود احساس خوبی به ادم دست میداد اما تحریک کننده نبود اقایی که یک پالتوی خانگی اسمش رو نمیدونم چی بگم مثل یک ح.له خیلی بزرگ از ان پالتوهایی که دگمه نداره یک کمربند داشت که انرا در جلو گره زده بود امد به طرف ما احوالپرسی کردیم و به هم نگاه کردیم صورت 3 تیغه کاملا صاف ادکلون زده که خیلی مرد زیبا و قشنگی بود شباهت به الون دلون داشت هنرپیشه فرانسوی که الان خیلی پیر شده و قابل شناسایی نیست فکر میکنم الن الان باید 60 سال داشته باشه شاید هم 55 سال بگذریم گذشتیم در درون ان دیس خیلی بزرگ پر از پسته بود وای اون همه پسته خوشمزه به خودم گفتم این اگر برگرده یک مشت میزارم توی جیبم گویی اون فکر منو خونده بود تا برگشت من هم یک لحظه مکث کردم دیدم اوه برگشت گفتم نه این خیلی مواظب پسته هایش هست مامانم گفت یه بار پسته برنداری بزاری توی جیبت گفتم اخه خیلی چشمک میزنه گفت ملاقه رو بردار یکمی نه خیلی زیاد به اندازه یک قاشق بریز در بشقاب گفتم مامان 5 تا دون پسته که چیزی نیست ملاقه رو برداشتم 3 ملاقه ریختم پر شد بشقابم اون اقای شیک و خوشتیپ نگاهی به من کرد که تا حالا اونجوری کسی نگاهم نکرد مثل اینکه قلبش را از جا کنده باشم در همین لحظه یک دختر سانتال مانتال که تقریبا 17 سال یا 18 داشت اومد خونه گفت سلام پروین جان فهمیدم پروین همان زن یا همان خانومی هست که داره نقاشی می کشه گفتم مامان این دختر چه نسبتی با اون پروین داره گفت مامانش هست گفتم پس چرا مامان صداش نکرد گفت پروین میگه حس پیری به من دست میده و میخواد همیشه یک دختر 18 و جوان باشه گفتم تو هم دوست داری تو رو سکینه جون صدا بزنم گفت نه من خوشم نمیاد و میخوام مادر صدام کنی گفتم باشه مامی اما پروین هم خیلی قشنگه نه؟ گفت اون دست بهخ سیاه و سفید نمیزنه کلفت داره گفتم کولوفت گفت نه شوخیت گرفته ابروی ما رو بردی اون همه پسته ریختی گفتم اون اقا برای همین اونجوری نگاهم کرد جونش رو بگیر پسته هایش رو نگیر گفت عزیزم اینها تجملاتی زندگی می کنن با اینکاری که کردی دیگه ما رو به خونه شون راه نمیدن اما ماجرای ادرار چیست؟
ادرار هر روز که می کنید می بینید همیشه به یکرنگ هست یا یکرنگی و موندن یا ز ریشه سوزوندن اما امروز که رفتید دستشویی ادرار یا جیش بکنید می بینید رنگش فرق کرده و چون از قبل می دانستید که اگر رنگ شاش فرق بکنه یعنی خدای نکرده زبانم لال ممکن است بیماری یا نشانه ای از مریضی بدهد همانطور که ناخنی که در نوک انگشتان اگر نقطه های سفید بزند یعنی کمبود ویتامین در بدن دارید فوری می روید یک لیوان اب می خورید اما پس از گذشت 2 ساعت دوباره وقتی ادرار می کنید میبینید باز هم رنگ ادرار زرد قناری هست.. یعنی چی کمی هراسان می شوید و در به در دنبال علت می گردیددیشب دیروز چی خوردم وقتی ادرار میکنید مواد زاید و مسمومیت رفع کلیه هست ولی باید اول ببینید چه رنگی هست زرد روشن و خیلی شفاف هست غذایی که می خوریم میوه هایی که می خوریم ممکن است رنگ ادرار را تغیر دهد ایا دیروز یا پریروز شما توت فرنگی قرمز خوردید ایا غذایی خوردید میوه ای خوردید armin3d.com که قبلا نمی خوردید یا کمتر می خوردید منبع از noaran.blogsky.com ادامه ندارد پایان روز خوبی داشته باشی have a nice day